امام خميني (ره) در نيم قرن اخير طلايه دار پرچم اسلام و
احياگر فرهنگ متعالي اهل بيت (عليهم السلام) بوده است. او در عرصه سياست و تعقل،
مبارزه و ايستادگي، و درايت و دورانديشي سرآمد نخبگان قرن بیستم به شمار مي رود كه
در پرتو عمل به فرامين الهي و رهنمودهاي اهل بيت (عليهم السلام) ، عبادت هاي خالصانه
و مناجاتهاي عاشقانه به سرچشمه نور و معنويت راه يافته بود. مروري بر زندگي و سيره
آن يگانه دوران، اين حقيقت را روشن مي كند كه آن عارف بيداردل با تمام وجود به اهل
بيت (عليهم السلام) عشق مي ورزيد.
وی، خورشيد درخشان قيام در سپهر ولايت بود كه آيات نجات را
بر صحيفه سرخ فجر نگاشت. سمند انقلاب او سرادق كفر و الحاد را سرنگون نمود و
مردمان تشنه حق را از ظلمت رهانيد و به سرزمين عزت رسانيد .
در این مقاله به برخی فرمایشات وتفکرات واندیشه های امام
خمينى (ره)، در زمینه مقاومت اسلامی اشاره
میشود.
اميد امام خمینی(ره) به مقاومت وهوشیاری ملت ایران
امام خمینی (ره)در بیانات خود در دوره طاغوت، به مقاومت و هوشیاری
ملت ایران اميدوار بوده است و ملت غیور ایران را تحسین میکرد و می فرمود:
«ولى با همه مصيبتها،
مقاومت ملت مايه اميد است. مخالفت دانشگاههاى سرتاسر ايران- به حَسَب اعتراف شاه-و
مخالفت علماى اعلام و طبقه محصلين و طبقات مختلف ملت با همه فشارها و قلدريها،
طليعه به دست آوردن آزادى و رهايى از قيد استعمار است. شركت نكردن ملت غيور در حزب
فرمايشى و انتخابات خائنانه، نمونه مقاومت و پيروزى است.»(امام خميني، 1364: ج3، ص101).
ایشان درجای دیگر
، خطاب به ملت شریف ایران میکنند و می
فرمایند:
«بحمداللَّه
تعالى، فرزندان اسلام براى پايدارى راه حق فراوان و موجودند؛ و اميد است با مقاومت
از غفلتهاى گذشته جبران نقايص شود و راه حق هرچه بيشتر روشن، و عدالت اسلامى
برقرار گردد. »(امام خميني، 1364: ج3، ص253).
امام (ره) دربیانی دیگر بردلیر مردان ایرانی درود فرستاده و
میفرمایند:
«سلام و تحيت
بر برادران غيور ايرانى كه براى رهايى از حكومت طاغوت و خاتمه دادن به چپاول
غارتگران بين المللى و نفتخواران بپاخاستهاند. درود بر مسلمانان مقاومت كه از
حملههاى پى درپى دژخيمان شاه، هراس به خود راه نداده و راه اسلام و شهداى مجاهد
حق را در پيش گرفته و اساس ستمگران را متزلزل نموده و با تظاهرات مردانه خود پشت
استعمارگران مفتخوار را به لرزه درآوردهاند.» (امام خميني، 1364: ج3، ص481)؛
وی درجای دیگراز ملت هوشيار و مقاوم ایران زمین تشکر میکنندو
این چنین میفرمایند:
«ملت ايران را
بايد ما از آن تشكر كنيم. ملت مقاومت است، ملت هوشيار و مقاومى است در مقابل ظلم.
در عين حالى كه اين همه ظلم مىبيند، اين همه كشته مىدهد، در عين حال، مقاومت
مىكند، ايستادگى مىكند. و اين ايستادگى به نتيجه خواهد رسيد. هيچ اشكالى نيست كه
بعد از اينكه ملتها مقاوم شدند و بعد از آنكه حتى زنها قيام كردند بر ضد دولت و بر
ضد اين جباران، يك همچو ملتى پيروز مىشوند ان شاء اللَّه..» (امام خميني، 1364: ج3،
ص297).
مقاومت و رشد سياسى مردم ایران
حضرت امام خمینی(ره) از همان آغاز مبارزه سياسي، راس حكومت
و اساس سلطنت را هدف قرار دادودلیل عدم موفقیت رژیم شاهنشاهی رامقاومت ورشد سیاسی
ملت اعم ازدانشجو، جوانان وپیران ومردان وزنان
و...می داندومی فرماید:
« توفيق و تأييد شما جوانان غيور و ساير دانشجويان و روشن
بينان كه در راه اهداف مقدسه اسلام- كه در رأس آن بسط عدالت اجتماعى و رفع
بيدادگريها و بىفرهنگيهاست- كوشش مىكنيد، از خداوند تعالى خواستارم. ما علاوه بر
آن ستمكاريها و خونخواريها كه در طول تاريخ از سلاطين و حكومتهاى جور شنيده و در
تاريخ خوانده ايم، در اين ده سال اخير كه دورِ خروج ملتهاى ضعيف از يوغ استعمار
است، شاهد بزرگترين و وحشتناكترين جنايات رژيم منحط ايران بوده كه براى حفظ منافع
اجانب از هيچ جنايت و خيانتى كوتاهى نكرده؛ شاهد اتلاف بيت المال مسلمين و صرف
ذخاير ملت گرسنه در راه خواستهاى اجانب، شاهد خريدارى ميلياردها دلار اسلحه براى
حفظ پايگاههاى نظامى اجانب، شاهد وام دادنها و وام گرفتنهاى مخالف قانون و عقل،
شاهد كشتارها و حبسها و شكنجههاى قرون وسطايى. لكن آنچه موجب اميد و آرامش است
طليعه مقاومت ملت و رشد سياسى طبقات مختلفه است. از رشد ملت است كه نقشههاى شوم
اجانب كه به دست شاه بايد اجرا شود مواجه با مخالفت ملت مىشود؛ رشد ملت است كه
حزب ساختگى شاه را با آن همه رعد و برق و عربده رسوا كرد و شاه را گرفتار آشفتگى و
هيجان كرد؛ رشد ملت است كه با همه ارعاب و تهديد در انتخابات مفتضح شركت نكرد، مگر
مشتى جيره خواران و بستگان به دستگاه» (امام خميني، 1364: ج3، ص85).
نوید مقاومت همراه باپيروزى
مردمی كه سال هاي سال ، آخرين نفس هاي حيات خود را مي كشيد،
خداوند متعال با برانگيختن رهبري فرزانه و بي نظير روح تازه اي در آن ها دميد و با
حركتي يك پارچه و پرخروش، با سلاح ايمان در مقابل طاغوتيان تا دندان مسلح ايستادند
و لطف بزرگ الهي و نعمت پيروزي را نصيب خود گردانيدندونوید این مقاومت همراه با
پيروزي رابارهااز زبان مبارک آن امام راحل(ره)شنیده ایم که میفرمایند:
«من به ملت ايران با اين مقاومت و هوشيارى و با اين روحيه
قوى و شجاعت بىمانند نويد پيروزى مىدهم؛ پيروزى توأم با سربلندى و افتخار؛
پيروزى توأم با استقلال و آزادى؛ پيروزى توأم با قطع ايادى اجانب و چپاولگران؛
پيروزى با برچيده شدن بساط ستمگران و انقراض دودمان سياهروى پهلوى. ملتى كه با
هوشمندى و پيوستگى همه طبقات از روحانى تا دانشگاهى، از منبرى تا بازارى، از
دانشجوى داخلى تا خارجى، از كارگر تا دهقان، به پا خاسته و تب و تاب اسلام
عدالتپرور دارد پيروز است. ملتى كه با دادن بهترين جوانان برومند خود با سرافرازى
به مخالفت و تنفر از دستگاه جبار ادامه مىدهد پيروز است. ملتى كه حتى بانوان
محترمهاش با تظاهرات محجوبانه بيزارى خود را از رژيم شاه اعلام مىكنند، پيروز
است. ملتى كه مادران و خواهران شيردلش افتخار به مرگ جوانان برومندش مىكند كه در
صف شهدا هستند، پيروز است. ملتى كه جوانان و دانشجويان داخل و خارج كشورش مجال
تفكر را از شاه و اربابانش سلب كرده، پيروز است. ملتى كه با همه تشبثات شاه و دار
و دستهاش در امريكا با تظاهرات پرشور و رعدآساى جوانان رشيدش در مقابل كارتر و
شاه، كاخ سفيد را به لرزه در آورده و تنفر خود را نثار آنها كرده، پيروز است. ملتى
كه پشتيبانش اسلام و قرآن و نهضتش براى خدا و بسط عدالت و محو ستمكارى است، پيروز
است. شمااى ملت شريف بزرگ پيروزيد؛ با ديدن خسارات بسيار و دادن فداييان بيشمار.»
(امام خميني، 1364: ج3، ص316).
نقش علما در مقاومت اسلامی
امام خمینی(ره) ،از مقاومت روحانيت ايران به عنوان مقاومت
جامعه اسلامی یاد میکنند وآن راموجب استقامت جامعه اسلامی، در برابر طوفان مشكلات
میداندومی فرمایند:
«الحمد للَّه ملت مقاومت است و روحانيت ايران هم به وظايف
خود آشناست. روحانيت ايران را استعمار نتوانسته است خواب كند و فريب دهد. و با اين
مقاومت ان شاء اللَّه دستهاى خائنين به اسلام و مملكت را قطع خواهند كرد. شما
وظيفه داريد كه از هر راه ممكن، برادران خود را در ايران يارى كنيد، و در برابر
مشكلاتى كه داريد صابر باشيد و استقامت كنيد. همين اظهار همدردى و پشتيبانى شما از
ملت مظلوم ايران اثر دارد. خداوند ان شاء اللَّه همه را از خواب غفلت بيدار كند
....» (امام خميني، 1364: ج2، ص151).
همچنین امام خمینی(ره) ،اسوه واقعی تربيت ديني، تمام نيروها
را از ورطه تباهي به قله فداكاري و نورانيت رهنمون ساخت که یکی از این نیروهای
انقلابی،علمابودند،وی نقش ووظیفه علمادرمقاومت اسلامی رامهم وموثر میداندو میفرماید:
«بر علمایی كه در اين اجتماع شركت مىكنند، از هر كشورى كه
هستند، لازم است براى مقاومت ملتها بيانيههاى مستدلى با تبادل نظر صادر كرده و در
محيط وحى بين جامعه مسلمين توزيع نمايند، و نيز در كشورهاى خود پس از مراجعت، نشر
دهند؛ و در آن بيانيهها از سران كشورهاى اسلامى بخواهند كه اهداف اسلام را نصب
عين خود قرار داده اختلافات را كنار گذاشته براى خلاصى از چنگال استعمار چاره
بينديشند.» (امام خميني، 1364: ج2، ص323).
امام(ره) دربیانی دیگر علما رامنجی وخط مقدم مبارزان ِجهان
اسلام معرفی میکند ومی فرماید:
«علما و دانشمندان سراسر جهان بويژه علما و متفكران اسلام
بزرگ يكدل و يك جهت در راه نجات بشريت از تحت سلطه ظالمانه اين اقليت حيله باز و
توطئهگر كه با دسيسهها و جنجالها سلطه ظالمانه خود را بر جهانيان گستردهاند،
بپا خيزند و با بيان و قلم و عمل خود خوف و هراس كاذبى را كه بر مظلومان سايه
افكنده است بزدايند»(امام خميني، 1364: ج19، ص148).
اراده و عزم راسخ در مقاومت جوانان
امام خمینی(ره) ،با الهام از مضامين آسماني قرآن، جامعه
اسلامي را براي مقابله با هرگونه تهاجم مهيا مي كندویکی از اساسی ترین پایه های
آگاهى و مقاومت اسلامی را اراده و عزم راسخ جوانان میدانند ومی فرمایند:
« شما طبقه جوان مأيوس نباشيد و با اراده و عزم راسخ مهياى
خدمت و فرصت باشيد. سلف صالح ما- رضوان اللَّه عليهم- فرصت عجيبى رادرموقع رفتن
سلف خبيث ازدست دادند وپس از آن هم
فرصتهايى بود وازدست رفت تااين مصيبتها پيش آمد. وتااين شجره خبيثه برپاست اميد
خيرى نيست. از خداوند تعالى اصلاح حال عموم مسلمين و خصوص حوزههاى دينيه و مقاومت
آنها را خواهانم. »(امام خميني، 1364: ج2، ص208).
ایشان درجای دیگردر خطاب به جوانان ومعرفی اسلام عدالت پرور
به دنيا،توسط جوانان میفرمایند:
«نقطه روشنى كه در اين آخر عمر براى من اميدبخش است، همين
آگاهى و مقاومت نسل جوان و نهضت روشنفكران است كه با سرعت در حال رشد است؛ و با
خواست خداوند تعالى به نتيجه قطعى كه قطع ايادى اجانب و بسط عدالت اسلامى است
خواهد رسيد. شما جوانان پاكدل موظف هستيد، با هر وسيله ممكنه، ملت را هرچه بيشتر
آگاه كنيد و از نيرنگهاى گوناگون دستگاه پرده برداريد و اسلام عدالتپرور را به
دنيا معرفى كنيد.» (امام خميني، 1364: ج3، ص114).
نقش اهل قلم ، بر مقاومت نسل جوان
ازآنجا که نويسندگان واهل قلم میتوانند درانقلابِ یک مملکت
موثر باشند امام خمینی(ره) به این نکته مهم،باظرافت خاص اشاره میکند وبه شکستن
قلم نویسندگان مخالف اندیشه وسیاست انقلاب اسلامی ایران ومراقبت از مقاومت نسل هاى
آينده اشاره میکند ومی فرماید:
«ملت لازم است
براى مقاومت نسلهاى آينده و جلوگيرى از غلط نويسى مغرضان، نويسندگان متعهد با دقت
تمام به بررسى دقيق تاريخ اين نهضت اسلامى بپردازند، و قيامها و تظاهرات مسلمين
ايران را در شهرستانهاى مختلف با تاريخ و انگيزه آن ثبت نمايند تا مطالب اسلامى و
نهضت روحانيت سرمشق جوامع و نسلهاى آينده شود، ما كه هنوز در قيد حيات هستيم و
مسائل جارى ايران را كه در پيش چشم همه ما به روشنى اتفاق افتاده است دنبال
مىكنيم، فرصت طلبان و منفعت پيشگانى را مىبينيم كه با قلم و بيان بدون هراس از
هر گونه رسوايى، مسائل دينى و نهضت اسلامى را برخلاف واقع جلوه مىدهند و به حكم
مخالفت با اساس نمىخواهند واقعيت را تصديق كنند و قدرت اسلام را نمىتوانند
ببينند، و شكى نيست كه اين نوشتجات بىاساس به اسم تاريخ در نسلهاى آينده آثار
بسيار ناگوارى دارد. از اين جهت، روشن شدن مبارزات اصيل اسلامى در ايران از ابتداى
انعقاد نطفهاش تاكنون و رويدادهايى كه در آينده اتفاق مىافتد از مسائل مهمى است
كه بايد نويسندگان و علماى متفكر و متعهد بدان بپردازند. درست آنچه را امروز براى
ما روشن و واضح است براى نسلهاى آينده مبهم مىباشد؛ و تاريخ، روشنگر نسلهاى آينده
است، و امروز قلمهاى مسموم در صدد تحريف واقعيات هستند، بايد نويسندگان امين اين
قلمها را بشكنند.» (امام خميني، 1364: ج3، ص434).
ایشان درجای دیگر درباره وظایف اهل قلمِ جهان میفرماید:
«امروز كه نسيم مقاومت در سراسر جهان وزيدن گرفته و
توطئههاى فريباگر ستمكاران تا حدودى فاش شده است، وقت آن است كه دلسوختگان واقعى
مظلومان از هر قوم و قبيله و در هر مرز و بوم با قلم و بيان و انديشه و فكر از
جنايات ستمگران در طول تاريخ سياه آنان پرده بردارند و پروندههاى تجاوز آنان را
به ساكنين اين سياره ارائه دهند.» (امام خميني، 1364: ج19، ص148).
تاثیر مقاومت انقلاب اسلامی ایران بر ارتش
پيروزي اراده ملت ایران بر توپ و تانك ارتشيان و پشتوانه
هاي مالي و سياسي غرب، پيام عميق و راهگشايي را در ایران و حتي در تمام كشورهاي
جهان به دنبال داشت و آن اينكه هر دولتي مستظهر به حمايت و پشتيباني مردم خود باشد
شكست ناپذير است و قادر به تامين و حفظ استقلال خود خواهد بودوهمین مقاومت مردم میتوانندبرارتشیان
تاثیرگذارباشد وآنها بامقاومت در برابر مبارزات مردمی قرار میگرفتنداین نکته از
چشم امام خمینی(ره) پنهان نمانده است وایشان در این زمینه میفرمایند:
«اين ارتش حتى
در كادرهاى بالا توسط مستشاران و تكنيسينهاى امريكايى اداره و تربيت شده است، ولى
در ميان افسران و سربازان تاكنون نشانههاى بارزى از مقاومت در برابر مبارزات
مردمى ديده شده است. فراموش نكنيد كه اينها قبل از هر چيز ايرانى هستند و به هنگام
زد و خورد، روياروى آنان، ايرانىهاى ديگرى قرار دارند. در مواردى ديده شده است كه
تظاهركنندگان به جاى آنكه به سوى سربازان سنگ پرتاب كنند، گل هديه كردند و بسيارى
از سربازان را ديدهاند كه پس از آنكه به آنان گل هديه شده، گريستهاند و در چند
مورد سربازان پس از تيراندازى به سوى تظاهركنندگان خودكشى كردهاند. »(امام خميني،
1364: ج4، ص4).
وحدت ، عامل
پایداری مقاومت اسلامی
پس از پيروزي انقلاب اسلامی ایران نيز از روشن ترين مواضع
حضرت امام(ره)، تاكيد بر حفظ اين وحدت و يكپارچگي بود كه در مقاطع مختلف و مناسبت
هاي گوناگون بر آن پاي مي فشردند.
از آن جا كه دشمن ثمره اين وحدت را در شكست خفت بار خويش
يافت، با تمام وجود براي نابودي آن تلاش كرده، با برنامه هاي گوناگون به اين امر
پرداخته وقصدسوء استفاده از این قضیه را داشتندکه امام خمینی (ره)به ملت مسلمان
ایران دراین مورد، هشدار میدادند ومی فرمودند:
«اكنون دشمنان اسلام و ايران و هواداران رژيم يزيدى، در
مقابل هواداران قرآن و اسلام و مخالفان سرسخت رژيم طاغوتى ابوسفيانى، صف بندى
نموده و مىخواهند شعارهاى اسلامى و حسينى را، كه براى احياى اسلام و به دست آوردن
آزادى و استقلال و برقرارى حكومت قرآن، به جاى سلطه شيطان، و حكومت قانون عدل در
مقابل قانون جنگل است، با مسلسل و توپ و تانكها كه از خون دل ملت محروم تهيه شده
است، جواب دهند. غافل از آنكه ملتى كه با مقاومت و هوشيارى بپاخاسته و نهضت اصيلش
را وظيفه شرعى الهى تشخيص داده است، به اين سلاحهاى زنگ زده، با تمسخر مىنگرد.» (امام
خميني، 1364: ج5، ص152).
وامام (ره)در جای دیگر چنین میفرمایند:
«افرادبى اطلاع، زمزمه اين را مىكند كه ما فلان آخوند را،
فلان سيد را قبول داريم اما آخوندهاى ديگر را قبول نداريم! اين غلط است. من آنها
را قبول دارم. من ارادتمند آنها هستم. همه بايد قبول داشته باشيم. يا مثلًا يك كسى
بگويد كه نخير، ما دانشگاه را قبول نداريم! ما دانشگاه را قبول داريم، ما دكترها
را قبول داريم، ما اطبا را قبول داريم؛ ما جناحهاى سياسى را قبول داريم. همه بايد
با هم باشيم آقا امروز؛ زير يك بيرق و آن بيرق (لاالهَ الّااللَّه) است. اين يك
پيامى است كه من الآن مىدهم و ان شاء اللَّه مىرسد به ايران و به ساير ممالكى كه
بچههاى ما در آنجا هستند، كه آقا دست برداريد از اين خودپرستى و از اين خودخواهى
.... انَّما اعِظُكمْ بِواحِدَةٍ ان تَقومُوا للَّهِ؛ (سباء: 46) قيامتان براى خدا
باشد. اگر قيام براى خدا نباشد كارى از او نمىآيد. قيامتان براى خدا باشد نه براى
هواهاى نفسانى كه هر كسى بكشد طرف خودش. همه با هم مجتمع بشويد. براى خدا همه با
هم مجتمع بشويد و اين تشتت و اختلاف و اينها: كه من از حزب كهام، من از حزب كذا،
من از جبهه كذا، من از جبهه كذا هستم، اينها را دست از آن برداريد. نمىتوانيد
دائماً دست برداريد، موقتاً براى خاطر خدا، براى خاطر مليت، براى خاطر كشور، براى
هرچه مىخواهيد حساب بكنيد، موقتاً دست برداريد تا اين بساط كنده بشود- اين بساط
قلدرى و آدمكشى و زير پا كردن همه حقوق ما از بين برود؛ اين مرد جانى از بين برود
كه دارد الآن مردم را قتل عام مىكند. بعد از آن، آن وقت فرصت زياد است كه بنشينيد
با هم دعوا كنيد. امروز نكنيد اين كار را. نمىگويم آن وقت بكنيد؛ البته هيچ وقت
نبايد بكنيد لكن الآن وضع حساس است. الآن وضعِ امرْ داير بين موت و حيات يك ملت
است. مسئوليد شما پيش خداى تبارك و تعالى؛ مسئوليد پيش ملت اسلام. من از خداى
تبارك و تعالى مقاومت همه را مىخواهم. خداوند همه ما را هدايت كند.» (امام خميني،
1364: ج10، ص339).
ایشان در بیانی دیگر مردم رااز تفرقه و جدایی که باعث
سوءاستفاده دشمن میشود، برحذر میدارد و میفرماید:
«عده ای مأموريت دارند كه همين كار را انجام بدهند، و شماها
را از ما و ما را از شما، همه را از هم، متفرق كنند؛ باز برسند به مقصد خودشان.
بايد همهمان مقاوم باشيم؛ همه با هوشيارى و مقاومت توجه بكنيم كه اين نقشهاى كه
اينها دارند، نقش برآب كنيم؛ نگذاريد ان شاء اللَّه اين نقشهاى كه دارند كه
مىخواهند عملى كنند و نگذارند مملكت يك آرامشى پيدا بكند؛ از آن طرف تفرقه
بيندازند، از آن طرف با تبليغات خودشان بروند بين كارگرها يكجور تبليغ كنند، بروند
بين كشاورزها يكجور تبليغ كنند، بروند بين مدرسهها يكجور تبليغ كنند، بين افراد
شما يكجور تبليغ كنند، بايد همه با هم هوشيار باشيد و توجه داشته باشيد به اينكه
نگذاريد اين مسئله يكوقت تحقق پيدا كند كه اختلافات باشد؛ يا مثلًا فرض كنيد كه
اينها تبليغاتشان تأثير بكند؛ خنثى كنيد تبليغات آنها را؛ همه با هم بايد دست به
هم بدهيم كه اين مملكتى كه آشفته است و همه چيزش را از دست داده، از سر ساخته بشود
و همه براى كشور و همه براى اسلام، همه پاسدار، همه ارتش اسلام باشيد. ما و شما با
هم، همه ان شاء اللَّه همه با هم به پيش برويم و اين نهضت را به آخر برسانيم .. »
(امام خميني، 1364: ج6، ص319).
ودر جای دیگر در این باب، میفرماید:
«آنها مىخواهند تفرقه بيندازند باز بين ما و شما و بين شما
با هم. مقاوم باشيد، و اگر چنانچه خداى نخواسته بين شما كسانى باشند كه بخواهند
تفرقه بيندازند، آنها را بيدار كنيد. به آنها بگوييد كه اين تفرقه انداختن، برگشتن
به زمان اختناق و استبداد است؛ برگشتن به زمانى است كه تمام ذخاير ما را بردند و
مىخواهند ببرند. دستهاى اجانب در كار است كه شماها را با هم، و شماها را با ما، و
ما را با شما جدا كنند؛ ما را از هم جدا كنند. ما و شما بايد مقاوم باشيم، بايد
هوشيار باشيم. شما دوستان ما هستيد، ما دوستان شما هستيم؛ ما با ملت و شما با ملت
هستيد؛ همه ما از يك ملت هستيم، همه ما از يك كشور هستيم، همه ما از يك دين هستيم؛
بايد ما همه در راه اعتلاى اسلام و اعتلاى كشور خودمان كوشا باشيم و اگر خداى
ناخواسته اجانب بخواهند بين ما جدايى بيندازند، با مقاومت و هوشيارى، كارهاى آنها
را فلج كنيم. »(امام خميني، 1364: ج6، ص383).
امام خمینی(ره) ازوحدت به عنوان نماد غلبه بر ابرقدرتها
ومصونیت ايران از هر گزندِ دشمن یاد میکند ومی فرماید:
«امروز روز هوشيارى است، روز مقاومت است. شما با وحدت كلمه
بر ابرقدرتها و بر قدرت شيطانى شاه سابق، بر اين قدرتها غلبه كرديد و پيروز شديد.
اين وحدت كلمه را حفظ كنيد. قدرت خودتان را به واسطه ايمان حفظ كنيد. شما برادرهاى
ما هستيد و شما بايد ايران را از هر گزندى حفظ كنيد؛ و ما بايد و ايران بايد
پشتيبان شما باشند، ملت ايران بايد پشتيبان شما باشد. و همه ما با هم به پيش ان
شاء اللَّه!.» (امام خميني، 1364: ج6، ص531).
وهمچنین در جای دیگر در این زمینه چنین میفرماید:
«برادران من! توجه داشته باشيد كه در اين فرصت از زمان، در
اين زمان، شياطين مىخواهند باز بين ما و شما، بين شما و ساير قواى انتظامى، بين
قشرهاى ملت جدايى بيندازند و از آن استفاده كنند و- به خيال خام خودشان- برگشت به
حال اول [را] ولو به فرم ديگر [فراهم آورند]؛ لكن بايد با هوشيارى و با مقاومت،
خدعه اينها را خنثى كنيد؛ مثل كوه در مقابل آنها بايستيد و نگذاريد خللى در اين
اجتماع شما، در اين سد بزرگى كه داريد و در اين اجتماع و در اين وحدت كلمهاى كه
داريد، نگذاريد آنها رخنه كنند كه اگر- خداى نخواسته- رخنه كنند شايد مسائل و
مشكلى براى ما پيش بيايد بين خودتان برادروار باشيد؛ با هم برادرى كنيد، كينه توزى
نكنيد، انتقامجويى نكنيد، با مقاومت جلو برويد. » (امام خميني، 1364: ج7، ص93).
امام خمینی (ره)ازوحدت کلمه بین ارگان های لشکری وکشوری
ومردم سخن به میان میآورند ووحدت را عامل نجات دهنده ازشر دشمن واستعمارمی
دانندکه در صورت عدم هوشیاری ومقاومت ملت،تسلط مجدد استعمار ومستکبران را دور از
انتظار نمی دانند ودر این زمینه میفرمایند:
«گمان نكنيم كه مسائل تمام شده است و ايران نجات مطلق پيدا
كرده است و كسانى كه در كمين نشستهاند آرام مىشوند. ما هر روز بايد به مقاومت
خودمان بيفزاييم و هر روز بايد به وحدت و انسجام خودمان افزايش بدهيم. ما بايد،
شما بايد خودتان را از ساير نيروهاى مسلح اسلامى جدا ندانيد، و آنها هم بايد
خودشان را از شما جدا ندانند، همه از يك نيرو هستيد با اسماء مختلف، نيروى اسلامى
الهى هستيد. اسماء مختلف، لكن معنا واحد. و تا اين وحدت معنا هست و تا اين وحدت
بين قواى لشكرى هست، ارتشى هست و وحدت بين آنها و سپاه پاسداران و بسيج و مردم
هست، اين كشور مصون ازهر بليهاى است. و خدا نكند يك روزى بيايد كه منحرفين شما را
گول بزنند و ايجاد خلاف بكنند بين شما. و خدا نكند كه روزى بيايد كه اشخاصى كه
انحراف از اسلام دارند، بين شما و پاسداران عزيز اختلاف ايجاد كنند. اگر اختلاف بيايد
بين شما و وحدتتان از بين برود مطمئن باشيد كه آنها كار خودشان را خواهند كرد، و
شما را همانطور كه سابق ارتش در تحت فرمان او بود، شما را تحت فرمان خودشان
خواهند گرفت، و همچو تصفيهاى خواهند كرد كه از شما كه براى اسلام خدمت مىكنيد يك
تن باقى نگذارند. بايد هوشيار باشيد، بايد هوشيار باشيم، بايد دولت و ملت هوشيار
باشد .» (امام خميني، 1364: ج18، ص67).
تاثیر انقلاب اسلامی ایران ، بر مقاومت جهان اسلام
امام خمینی (ره) مانند خورشید عالمتاب بود که نه تنها خود
نور داشت ،بلکه دیگران هم به واسطه نورانیت ایشان ،از نوردرخشان معنویت وی بهره میبردند وامیدواری زیادی به جنبش و
مقاومت عمومى كشورهاى اسلامی داشتند وآن راعامل نابودی دستگاه جباران و قدرتهاى
دست نشانده واستعماری میدانست ومی
فرمود:
«من به اين جنبش و مقاومت عمومى كه در كشورهاى اسلامى
عموماً و در ايران خصوصاً پديد آمده، و به اين تنفر و انزجار عمومى از دستگاههاى
ظلم و وحشيگرى و استعمار و استعمارگران، اميدها دارم. اين مقاومت و تنفر عمومى،
موقت و زودگذر نيست و تا پايان دادن به دستگاه جباران، و خاتمه دادن به ظلم
ستمكاران ادامه دارد؛ و به دنبال ظلم بىحد دستگاههاى جبار و محروميتهاى روزافزون
ملتهاى ستمديده انفجارى است كه قدرتهاى دست نشاندهاى را كه براى دربند كشيدن
ملتها و چاپيدن مخازن آنها گماشته شدهاند در كام خود فرو مىبرد، و انتقام الهى
از ستمكاران گرفته مىشود.» (امام خميني،1364: ج3، ص266).
ایشان در خطاب به ملت ودولت مسلمان پاكستان میفرماید:
«من از خداى بزرگ مىخواهم كه دولت مسْلم پاكستان، كه ملت مسْلم
پاكستان به آمال انسانى و اسلامى خود برسد، و راه استقلال و آزادى را بيابد، و
همان طورى كه ملت ايران براى به دست آوردن آن قيام كردهاند، ملت آنجا هم به دست
آورد آنچه مىخواهد.» (امام خميني، 1364: ج4، ص123).
امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی ایران را،مقاومت فرامذهبی
وفرا دینی میداند ودراین باره میفرمایند:
«قضيه، قضيه شيعه نيست؛ قضيه مسلمين است. ما از جاهاى مختلف
كه ممالك اسلامى بوده است، مطّلع هستيم. به ما اطلاع دادهاند كه قيام ايران يك
مقاومت در جاهاى ديگر، در ملت عرب، در جاهاى ديگر به واسطه اين قيام يك مقاومت
پيدا شده است؛ كه اميد است كه اگر به نتيجه برسد، ساير اقشار هم به مقاصد انسانى
خودشان برسند.» (امام خميني، 1364: ج4، ص126).
امام راحل(ره)،در مقاومت ملتهاى مسلمان بسیارکوشید
واتحادملل مسلمان ومبارزه با استعمارودولت های مستکبرراآرزوی همیشگی خود میدانست و میفرمود:
«كشورهاى افريقا و آسيا و ساير كشورهاى دربند در قارههاى
ديگر بايد بدانند كه آنچه از غرب و شرق توطئهگر و استعمارى و از امريكاى متجاوز
بر كشورهاى ستم كشيده صادر مىشود تباهى و فساد آن قابل مقايسه با اصلاح آن نيست.
تمام كشورهاى اسلامى چون ايران بنا به وظيفه اسلامى خويش بايد از كشورهاى در حال
رشد و مبارزه با استعمار مادى و معنوى پشتيبانى كنند. كشورهاى اسلامى بايد در
مقابل اسرائيل اشغالگر- كه اكثر گرفتاريهاى كشورهاى اسلامى به دست آن است- موضع
خصمانه داشته باشند و با تمام نيرو از آرمان فلسطين و لبنان عزيز دفاع كنند.
كشورهاى اسلامى بايد از سازمانهاى آزاديبخش سراسر جهان دفاع كنند. ما توطئه مصر و
امريكا و اسرائيل را براى در هم كوبيدن نهضت بزرگ مردم مبارز فلسطين شديداً محكوم
مى كنيم. سران و نمايندگان كشورهايى كه در الجزاير عزيز جمع شده ايد! بياييد متحد
شويم و دست جنايتكاران چپ و راست را- كه در رأس آن امريكاست- قطع نموده، و اسرائيل
را از ريشه بركنيم و حق مردم فلسطين را به خودشان بسپاريم. از خداوند متعال مقاومت
مسلمين و اتحاد كلمه آنان و عظمت كشورهاى اسلامى را خواستارم.»(امام خميني، 1364: ج10،
ص396).
امام خمینی(ره)،مقاومت اسلامی را عامل ضعف وعدم موفقیت
مستکبران میداند ومی فرماید:
«ملتهاى مستضعف در هر جاى جهان رو به مقاومت هستند، نمىپذيرند
امروز ديگر آن حرفهايى كه سابق گفته مىشد. آن ارعابهايى كه مىكردند و كشتيهايى
كه مىآوردند در اطراف خليج فارس و امثال اينها، يا كارهاى ديگرى كه مىكردند،
تمام اينها كهنه شده است، ديگر پيش مردم ارزش ندارد.» (امام خميني 1364: ج19، ص290).
حضرت امام خمینی(ره)،انقلاب اسلامی ایران وجنگ تحمیلی رابا
دستاوردهای مقاومت واستقلال وآزادی را تاثیر گذار براقصی نقاط جهان ،به خصوص
مقاومت جهان اسلام معرفی میکند ومی فرماید:
«ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم كه
عليه تمامى قدرتها و ابرقدرتها ساليان سال مىتوان مبارزه كرد، جنگ ما كمك به
افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما
موجب شد كه تمامى سردمداران نظامهاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند، جنگ ما
مقاومت پاكستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود كه صنايع نظامى ما
از رشد آنچنانى برخوردار شد و از همه اينها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابى در
پرتو جنگ تحقق يافت.» (امام خميني، 1364: ج21، ص283).
ملت ایران، اسوه مقاومت اسلامی
در انديشه ي امام خميني(ره)، تعيين سرنوشت كشور از طريق
مشاركت سياسي مردم ،در كليه ي امور از مهم ترين موضوعات است که ثمره آن را الگو
پذیری جهان اسلام ازغیور مردان ایران زمین درزمینه مقاومت اسلامی وشکست استعمارمی داند ومی فرماید:
«همان طورى كه
در ايران، ملت ايران بود كه فاجعهاى كه براى اسلام به دست امريكا و سرسپردگان او-
كه رژيم منحوس پهلوى است- پيش مىآمد، همين جوانهاى ايران بودند و همين ملت ايران
بود و همين ارتش ايران بود و همين نيروهاى دريايى و هوايى و زمينى ايران بود و
همين سپاه پاسداران ايران بود و همين جوانهاى بسيج و عشاير ايران بودند كه با هم
وظيفه فهميدند، بيدار شدند و با هم مشتها را گره كردند و با مشت، تانكها را از
صحنه بيرون كردند. تا ملتها يك همچو مقاومت پيدا نكنند و تا ملتها يك همچو انسجامى
پيدا نكنند، بايد بدانند كه محكوم به حكومتهاى فاسد و محكوم به امريكاى جنايتكار و
ساير ابرقدرتها هستند. »(امام خميني، 1364: ج16، ص325).
روز قدس، روز
مقاومت اسلامی
امام خميني(ره)، پس از پيروزي انقلاب اسلامي ایران، با
تعيين آخرين جمعه ماه مبارك رمضان، به عنوان روز قدس توجه مسلمانان جهان را به
پيشتيباني مستمر از مسلمانان فلسطين و آزاد سازي اراضي اشغالي معطوف مي كردوآن روز
را روز هوشيارى و مقاومت مسلمانان وعلت اصلی رهایی مسلمانان جهان از قيد اسارت و
بردگى شياطين بزرگ و ابرقدرتها میداند و میفرماید:
«روز قدس كه همجوار شب قدر است لازم است كه در بين مسلمانان احيا
شود و مبدأ مقاومت و هوشيارى آنان باشد، و از غفلتهايى كه در طول تاريخ خصوصاً
سدههاى اخير شده است بيرون آيند تا آن روز هوشيارى و مقاومت از دهها سال
ابرقدرتها و منافقان جهان والاتر باشد، و مسلمانان جهان مقدرات خود را خود به دست
قدرت خود پى ريزى و پايه گذارى كنند. در شب قدر، مسلمانان با شب زنده دارى و
مناجات خود از قيد بندگى غيرخداى تعالى كه شياطين جن و انسند، رها شده و به عبوديت
خداوند در مىآيند، و در روز قدس كه آخرين روزهاى شهراللَّه اعظم است، سزاوار است
كه مسلمانان جهان از قيد اسارت و بردگى شياطين بزرگ و ابرقدرتها رها شده و به قدرت
لايزال اللَّه بپيوندند و دست جنايتكاران تاريخ را از كشورهاى مستضعفان قطع و رشته
طمع آنان را بگسلانند..» (امام خميني، 1364: ج15، ص59).
حج ، كنگره عظيم مقاومت اسلامی
شناختن شيوه هاي مقاومت وهوشیاری و به كارگيري ابزارهاي
مفيد و لازم براي این امر، ضروري و اجتناب ناپذير است. که یکی از این شیوه ها، برائت
از مشرکین توسط مسلمانان درحج هرسال است وامام خمینی (ره) از حج، برای مقاومت
اسلامی ومبارزه با اجانب و جهانخواران تلاش میکردند ومی فرمودند:
«اميد است حجاج محترم بيت اللَّه الحرام، از هر فرقه هستند
و اهل هر مذهب مىباشند، در مواقف و مشاعر محترمه، دست جمعى براى پيروزى اسلام بر
كفر جهانى دعا كنند؛ و براى مقاومت مسلمانان و حكومتهاى آنان فرياد كنند و دعاى
بليغ نمايند. شايد به بركت دعا در محيط وحى و محل شکستن بت های جاهليت، خداوند
تبارك و تعالى بر مسلمين تفضل كند و مجد و عظمت صدر اسلام را به آنان برگرداند و
دست اجانب و جهانخواران را از بلاد آنان كوتاه فرمايد و ابر رحمت و غفران خود را
بر سر عموم مسلمين بباراند.» (امام خميني، 1364: ج18، ص88).
همچنین امام خمینی (ره) از حج باعنوان كنگره عظيم جهانی،
یاد میکند و میفرماید:
«عيد سعيد و مبارك در حقيقت آن روزى است كه با مقاومت
مسلمين و تعهد علماى اسلام تمام مسلمانان جهان از تحت سلطه ستمكاران و جهانخواران
بيرون آيند. و اين مقصد بزرگ زمانى ميسر است كه ابعاد مختلفه احكام اسلام را
بتوانند به ملتهاى زير ستم ارائه دهند. و ملتها را با اسلام ناشناخته آشنا كنند، و
فرصتها را براى اين امر بزرگ سرنوشت ساز مغتنم شمرده و از دست ندهند. و چه فرصتى
بالاتر و والاتر از كنگره عظيم حج كه خداوند متعال براى مسلمانان فراهم آورده است.
»(امام خميني، 1364: ج19، ص20).
نتایج:
حضرت امام خمینی(ره) در بیانات خود در دوره طاغوت، به
مقاومت و هوشیاری ملت ایران اميدوار بوده است و ملت غیور ایران را تحسین میکرد و از
آنها تشکر میکرد.
امام خمینی(ره) از همان آغاز مبارزه سياسي، راس حكومت و
اساس سلطنت را هدف قرار میدادودلیل عدم موفقیت رژیم شاهنشاهی رامقاومت ورشد سیاسی
ملت اعم ازدانشجو، جوانان وپیران ومردان وزنان
و...می دانست.
خداوند متعال با برانگيختن رهبري فرزانه و بي نظير روح تازه
اي در آن ها دميد و با حركتي يك پارچه و پرخروش، با سلاح ايمان در مقابل طاغوتيان
تا دندان مسلح ايستادند و لطف بزرگ الهي و نعمت پيروزي را نصيب خود گردانيدندونوید
این مقاومت همراه با پيروزي رابارهااز زبان مبارک آن امام راحل(ره)شنیده ایم.
امام خمینی(ره) ،ازمقاومت روحانيت ايران به عنوان مقاومت
جامعه اسلامی یاد میکنند وآن راموجب استقامت جامعه اسلامی، در برابر مشكلات میداند
وازآنهابا عناوین منجی ومبارزان ِجهان اسلام یاد میکند.
امام خمینی(ره) ، یکی از اساسی ترین پایه های آگاهى و
مقاومت اسلامی را اراده و عزم راسخ جوانان میدانند.
ازآنجا که نويسندگان واهل قلم میتوانند درانقلاب یک مملکت
موثر باشند امام خمینی (ره)به این نکته مهم،باظرافت خاص اشاره میکند وبه شکستن
قلم نویسندگان مخالف اندیشه وسیاست انقلاب اسلامی ایران ومراقبت از مقاومت نسل هاى
آينده اشاره میکند.
پس از پيروزي انقلاب
اسلامی ایران نيز از روشن ترين مواضع حضرت امام (ره)، تاكيد بر حفظ اين وحدت و
يكپارچگي بود كه در مقاطع مختلف و مناسبت هاي گوناگون بر آن پاي مي فشردند. از آن
جا كه دشمن ثمره اين وحدت را در شكست خفت بار خويش يافت، با تمام وجود براي نابودي
آن تلاش كرده، با برنامه هاي گوناگون به اين امر پرداخته وقصدسوء استفاده از این
قضیه را داشتندکه امام خمینی (ره)به ملت مسلمان ایران هشدار میدادند.
امام خمینی (ره) امیدواری زیادی به جنبش و مقاومت عمومى
كشورهاى اسلامی داشتند وآن راعامل نابودی دستگاه جباران و قدرتهاى دست نشانده
واستعماری میدانست .
امام راحل (ره) انقلاب اسلامی ایران را،مقاومت فرامذهبی
وفرا دینی میدانستندو ثمره آن را الگو گیری جهان اسلام ازغیور مردان ایران زمین
درزمینه مقاومت اسلامی وشکست استعمارمی
دانستند.
حضرت امام (ره)، ازحج وروز قدس باعنوان نمادهادی مقاومت
وهوشیاری اسلامی یاد میکند وبه آن دو مساله اهتمام وتوجه خاصی داشتند .
منابع:
1.قرآن کریم.
2.امام خميني، روح الله (1364). صحيفه
نور،تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي (تهيه و جمع آوري مرکز مدارک فرهنگي انقلاب
اسلامي).